🔹دانیللیتل، در کتاب ” تبیین در علوم اجتماعی” *
از دوگونه “عقلانیت” سخن گفته است:
🔹”عقلانیت استراتژیک”
🔹”عقلانیت پارامتریک”
🔹برای توضیح مختصر این دو نوع عقلانیت، کافی است دوگونه کنش، دو موقعیت، و یا دو نوع بازی را در خیال خود، تصور کنیم.
🔸موقعیت اول، وقتی است که بازیگران در میدان بازی تنها نیستند و با حریف یا حریفان روبرو میشوند. از اینرو هریک از بازیگران، علاوه بر سنجش عمل خود (از منظر کارآمدی)، همزمان، واکنش حریف را نسبت به عمل خود، محاسبه و پیشبینی میکنند. بازی شطرنج، نمونهی روشنی از این موقعیت است؛ زیرا شطرنجباز، علاوه بر اینکه باید مسیر و حرکت مهرهی خود را محاسبه کند و بهترین حرکت را انجام دهد؛ از سوی دیگر، باید پیشبینی کند که حریف، پس از حرکت مهرهاش، کدام مهرهی خود را حرکت خواهد داد. از کدام فرصت و امکانی که در اختیارش قرار میگیرد، بهره خواهد جست و نتیجه و حاصل حرکت مهرهی حریف چه خواهد بود. شطرنجباز، همواره با محاسبهی دو و یا سه حرکت آتی و با حساب احتمالات، نسبت به واکنش حریف، موقعیتاش را کنترل میکند.
🔹 در موقعیت اول، هریک از بازیگران، با جابهجایی مهرهها، علاوه بر آنکه برای رقیب، محدودیت و مانع ایجاد میکنند؛ اما بهنحو طبیعی، امکانها و فرصتهای جدیدی برای حریف باز میشود. بنابراین یک شطرنجباز زبده، تلاش میکند مهرههایش را بهگونهای حرکت دهد که کمترین فرصت و امکان را برای حریف فراهم آورد و ثانیا، مسیرها و امکانهای بیشتری برای خود خلق کند.
🔸 در موقعیت دوم، اما حریف و رقیبی در میان نیست؛ فقط این کنشگر است که صرفا بر اساس هدف از پیش تعیین شده، بر کارآمدترین کنش و نتایج ناشی از آن متمرکز میشود. برای مثال، موقعیتی را در نظر آورید که دانشآموزی قصد دارد به دانشگاه راه یابد. برای چنین مقصودی، برنامهریزی درسی و مطالعاتی میکند و تلاش میکند با کسب مهارت و دانش لازم در کنکور شرکت نماید.یا فردی دیگر را که میخواهد ساختمانی را بنا کند؛ برای این شخص لازم است بداند در چه زمان، با چه امکانات و سرمایه و … شروع به کار کند.
🔹بنا به آن چه دانیل لیتل در توضیح دوگونه عقلانیت آورده است؛
🔻در موقعیت اول، عقلانیت استراتژیک
و در
🔻 موقعیت دوم، عقلانیت پارامتریک، فعال میشود.
🔸عقلانیت استراتژیک، آنجایی مطرح میشود که باید واکنش رقیب و حریف را مورد توجه قرار داد و بنابه کنش و واکنشهای او اتخاذ موضع کرد.
جایی که برای رسیدن به هدف، فقط کافی است نسبت میان وسیله و هدف را سنجید، عقل پارامتریک، عهدهدار این سنجش است.
🔹 بزرگترین خطای نظام سیاسی مستقر، این است که در عرصهی سیاست (داخلی و خارجی)، با عقلانیت پارامتریک، دست به کنش میزند؛ آن هم با عقلانیت پارامتریک بسیار سست و کممایه. خطای او ناشی از آن است که خود را تنها بازیگر میدان میبیند و “دیگری” را نه میبیند و نه به رسمیت میشناسد. فرصتها، امکانها و واکنشهای حریف را محاسبه نمیکند. میاندیشد که تنها رانندهی ماشین موجود در اتوبان عریضی است که در حال رانندگی است. خود را تنها بازیگر صفحهی شطرنج سیاست میبیند و به همین علت، بیآنکه واکنش حریف را در صحنهی بینالملل مورد توجه و اعتنا قرار دهد، اسب خود را میتازد و نمیداند در چه شرایطی گرفتار شده است.
🔸 بسیاری از درد و رنجهای مردمان و شکستها و ناکامیها در حوزهی اقتصاد، سیاست و غیره، ناشی از فقدان عقلانیت استراتژیک در نظام سیاسی است. اما چرا چنین است؟ چرا عقلانیت استراتژیک در ساختار اصلی تصمیمگیری، کمرنگ و ناتوان است؟
🔹 برای پاسخگویی به پرسش از علل فقدان عقلانیت استراتژیک، بهنحو اختصار، به پنج عامل اشارت میشود. هر یک از این عوامل، سهم خاصی در این معضل دارند:
🔻 ۱ – فهم نادرست از صحنهی سیاست و عدم درک شرایط و منطق حکمرانی.
🔻 ۲ – عدم مهارت لازم و توانایی معرفتی در محاسبهی عوامل اثرگذار.
🔻 ۳ – رویکرد وظیفهگرایانه نسبت به امور عقلاََ محاسبهپذیر.
🔻 ۴ – خود را بیش از آن که هست، توانا و قدرتمند دیدن.
🔺۵ – خود را مستظهر به حمایت ماورا یافتن، و از اینرو شکستناپذیر دانستن خود.
* کتاب – تبیین در علوم اجتماعی
(درآمدی به فلسفه علم الاجتماع)
انتشارات – صراط
نویسنده – دانیل لیتل
مترجم – عبدالکریم سروش