نظریه پردازان ژئوپلیتیک کوشیده اند تا اهمیت ملاحظاتی مانند دستیابی به مرزهای طبیعی، دسترسی به مسیرهای دریایی مهم و کنترل مناطق زمینی دارای اهمیت استراتژیک را در تعیین سیاست های خارجی نشان دهند. این اصطلاح اولین بار در اوایل قرن بیستم توسط دانشمند علوم سیاسی سوئدی، رودولف کیلن (1864-1922) به کار رفت. عوامل ژئوپلیتیکی در سیاست خارجی کشورها به دلیل پیشرفت در ارتباطات و حمل و نقل کمتر اهمیت یافته است.
ژئوپلیتیک ، تحلیل تأثیرات جغرافیایی بر روابط قدرت در روابط بین الملل . کلمه ژئوپلیتیک در ابتدا توسط دانشمند علوم سیاسی سوئدی، رودولف کیلن، در اوایل قرن بیستم ابداع شد، و استفاده از آن در دوره بین جنگ های جهانی اول و دوم (1918-1918) در سراسر اروپا گسترش یافت و در طول دومی در سراسر جهان مورد استفاده قرار گرفت. در گفتمان معاصر، ژئوپلیتیک به طور گسترده ای به عنوان مترادف آزاد برای سیاست بین الملل به کار گرفته شده است.
بحثهایی درباره تأثیرات سیاسی جغرافیا – بهویژه آب و هوا ، توپوگرافی ، زمینهای زراعی و دسترسی به دریا- حداقل از دوران یونان باستان در اندیشه سیاسی غرب ظاهر شده و در نوشتههای فیلسوفانی با تنوعی چون ارسطو (384-384) برجسته بوده است. 322 ق.م ) و مونتسکیو (1689-1745). شناختهشدهترین مجموعه نوشتههای ژئوپلیتیک، ادبیات گسترده اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم است که بیشتر آنها بر تأثیر فناوریهای جدید انقلاب صنعتی بر سیاست جهانی متمرکز شدهاند .آلفرد تایر ماهان ،هالفورد مکیندر ، جان سیلی،کارل هاوشوفر ، فردریش راتزل ، اچ جی ولز ، نیکلاس اسپایکمن، هومر لیا ، فردریک تگارت، فردریک جکسون ترنر ، جیمز برنهام، ای.اچ کار ، پل ویدال د لا بلاش و دیگران رویکردهای ماتریالیستی را برای مسائل معاصر به کار بردند. این نویسندگان و سایر نویسندگان تمایل داشتند تحلیل را با حمایت از سیاست مخلوط کنند و برخی از آنها بسیاری از مخرب ترین تعصبات نژادی و طبقاتی آن دوران را به نمایش گذاشتند.
صفحه اصلیبازی ها و آزمون هاتاریخ و جامعهعلم و فناوریبیوگرافی هاحیوانات و طبیعتجغرافیا و سفرهنر و فرهنگپولفیلم های
ژئوپلیتیک
صفحه اصلی
سیاست، قانون و حکومت
سیاست و سیستم های سیاسی
تاریخ و جامعه
ژئوپلیتیک
علوم سیاسی
همچنین به عنوان: ژئوپلیتیک شناخته می شود
نوشته شده توسط
بررسی واقعیت توسط
اخرین به روز رسانی: 1 دسامبر 2023 • تاریخچه مقاله
خلاصه
خلاصه ای از این موضوع را بخوانید
ژئوپلیتیک ، تحلیل تأثیرات جغرافیایی بر روابط قدرت در روابط بین الملل . کلمه ژئوپلیتیک در ابتدا توسط دانشمند علوم سیاسی سوئدی، رودولف کیلن، در اوایل قرن بیستم ابداع شد، و استفاده از آن در دوره بین جنگ های جهانی اول و دوم (1918-1918) در سراسر اروپا گسترش یافت و در طول دومی در سراسر جهان مورد استفاده قرار گرفت. در گفتمان معاصر، ژئوپلیتیک به طور گسترده ای به عنوان مترادف آزاد برای سیاست بین الملل به کار گرفته شده است.
دسته: تاریخ و جامعه
افراد کلیدی: هالفورد مکیندر کارل هاوشوفر رودولف کیلن
مطالب مرتبط: علوم سیاسی Lebensraum
بحثهایی درباره تأثیرات سیاسی جغرافیا – بهویژه آب و هوا ، توپوگرافی ، زمینهای زراعی و دسترسی به دریا- حداقل از دوران یونان باستان در اندیشه سیاسی غرب ظاهر شده و در نوشتههای فیلسوفانی با تنوعی چون ارسطو (384-384) برجسته بوده است. 322 ق.م ) و مونتسکیو (1689-1745). شناختهشدهترین مجموعه نوشتههای ژئوپلیتیک، ادبیات گسترده اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم است که بیشتر آنها بر تأثیر فناوریهای جدید انقلاب صنعتی بر سیاست جهانی متمرکز شدهاند .آلفرد تایر ماهان ،هالفورد مکیندر ، جان سیلی،کارل هاوشوفر ، فردریش راتزل ، اچ جی ولز ، نیکلاس اسپایکمن، هومر لیا ، فردریک تگارت، فردریک جکسون ترنر ، جیمز برنهام، ای.اچ کار ، پل ویدال د لا بلاش و دیگران رویکردهای ماتریالیستی را برای مسائل معاصر به کار بردند. این نویسندگان و سایر نویسندگان تمایل داشتند تحلیل را با حمایت از سیاست مخلوط کنند و برخی از آنها بسیاری از مخرب ترین تعصبات نژادی و طبقاتی آن دوران را به نمایش گذاشتند.
ژئوپلیتیک ها به دنبال درک این بودند که چگونه قابلیت های صنعتی جدید حمل و نقل، ارتباطات و تخریب – به ویژه راه آهن، کشتی های بخار، هواپیما، تلگراف و مواد منفجره – در تعامل با بزرگ ترین ویژگی های جغرافیایی زمین می تواند شخصیت، تعداد و مکان را شکل دهد. واحدهای امنیتی قابل دوام در سیستم بین المللی جهانی در حال ظهور بیشتر بر این باور بودند که دوره جدید سیاست جهانی با بسته شدن مرزها، واحدهای سرزمینی بزرگتر و رقابت شدید بین دولتی مشخص می شود. اکثر آنها همچنین فکر می کردند که یک تحول بزرگ قریب الوقوع است ، سیستم توازن قوا که به حفظ نظم در اروپا در بیشتر قرن نوزدهم کمک کرد منسوخ شده است، امپراتوری بریتانیا (ابرقدرت قرن نوزدهم) مناسب نیست. به محیط مادی جدید و احتمالاً تجزیه خواهد شد، و اینکه ایالات متحده و روسیه دو ایالتی بودند که از نظر اندازه و مکان بهترین موقعیت را برای بقا در دوره جدید داشتند. با این حال، ژئوپلیتیکها در مورد شخصیت، تعداد و مکان موجودیتهایی که بیشترین امکان را دارند، به شدت اختلاف نظر داشتند.
تحلیل تاریخی ماهان از ظهور امپراتوری بریتانیا نقطه شروع بحث ژئوپلیتیک بود. ماهان با این استدلال که کنترل مسیرهای دریایی به دلیل تحرک برتر کشتی بادبانی اقیانوسی نسبت به حمل و نقل زمینی با نیروی حیوانات تعیین کننده بود، ادعا کرد که تمایل به کنترل تجارت دریایی و دارایی های استعماری توسط یک دولت دریایی با موقعیت مناسب وجود دارد. با پیدایش راهآهن، مکیندر فرض کرد که نیروی زمینی بر نیروی دریایی برتری خواهد داشت . از طریق اونظریه هارتلند ، که بر مناطق وسیع داخلی اوراسیا که از طریق راهآهن قابل دسترسی است، تمرکز میکرد، مکیندر استدلال میکرد که هر دولتی که بتواند سرزمین مرکزی را کنترل کند، سیاست جهانی را کنترل میکند و در نتیجه خطر یک امپراتوری جهانی را به همراه خواهد داشت. در مقابل، اسپایکمن استدلال کرد که منطقه «ریملند» اوراسیا، که به صورت هلالی از اروپا تا شرق آسیا امتداد دارد ، تمایل دارد در دستان یک دولت متحد شود و کشوری که آن را کنترل میکند، احتمالاً بر جهان تسلط خواهد داشت. از سوی دیگر، هاوشوفر و دیگر ژئوپلیتیکهای آلمانی که از سلطه بینالمللی آلمان حمایت میکردند، نظریه «پان-منطقه» را توسعه دادند، بلوکی به اندازه یک قاره که یک کلانشهر صنعتی (یا قدرت بزرگ) و یک منطقه پیرامونی منابع را در بر میگرفت و چهار منطقه را مطرح کردند. اروپا (شامل آفریقا) تحت تسلط آلمان، پان آسیا توسط ژاپن ، پان-آمریکا توسط ایالات متحده، و پان-روسیه توسط اتحاد جماهیر شوروی – احتمالاً به عنوان یک مرحله میانی قبل از تسلط جهانی آلمان ظاهر می شود. ظهور هواپیما باعث شد برخی از ژئوپلیتیک ها (به عنوان مثال، جولیو دوهه ) نقش نیروی دریایی و زمینی را به نفع برتری هوایی کم رنگ کنند. در طول جنگ جهانی دوم، برخی حتی پیشبینی کردند که پیشرفتهای فناوری، قدرت دریایی را منسوخ میکند.
محبوبیت نظریه ژئوپلیتیک پس از جنگ جهانی دوم کاهش یافت، هم به دلیل ارتباط آن با تجاوزات آلمان نازی و امپراتوری ژاپن و هم به دلیل ظهور مواد منفجره هسته ای و موشک های بالستیک از اهمیت عوامل جغرافیایی در موازنه استراتژیک قدرت جهانی کاسته شد . با این حال، ژئوپلیتیک همچنان بر سیاست بینالملل تأثیر میگذارد و به عنوان مبنایی برای استراتژی جنگ سرد ایالات متحده عمل میکند.مهار ، که توسط جورج کنان به عنوان یک استراتژی ژئوپلیتیکی برای محدود کردن گسترش اتحاد جماهیر شوروی ایجاد شد . جغرافی دانان سیاسی نیز شروع به گسترش ژئوپلیتیک کردند تا عوامل اقتصادی و نیز نظامی را در بر گیرد.
رضا مطلبی